من آرامم ... ....

من خوبم ... من آرامم ... من قول داده‏ام

فقط کمی

تو را کم آورده‏ام

یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟

واژه کم می‏آورم برای گفتن دوستت دارم‏ها؟

حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده‏اند

با این همه واژه چه کنم؟

تکلیف این همه حرف نگفته چه می‏شود؟

من خوبم … من آرامم ... من قول داده‏ام

فقط کمی

بی حوصله‏ام

روزهایم کش آمده

هر چه خودم را به کوچه بی‏خیالی می‏زنم

باز سر از کوچه دلتنگی در می‏آورم

من خوبم … من آرامم… من قول داده‏ام

تمام خنده‏هایم را نذر کرده‏ام که گریه‏ام نگیرد

اما شب‏ها...

وای از شب‏ها

هوای آغوشت دیوانه‏ام می‏کند

موهایم بدجوری بهانه دستانت را می‏گیرند

تک تک نجواهای شبانه‏ات لا به لای موهایم مانده‏اند

اصلا چطور است کوتاه‏شان کنم... هان؟

کاش لااقل می‏شد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم

لالایی‏‏ها پیشکش

من خوبم … من آرامم… من قول داده‏ام

شب‏ها تمام آه‏ها در سینه می‏مانند

اینقدر سوزناک هستند که می‏توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم

اما حیف که قول داده‏ام

من خوبم … من آرامم…

فقط کمی دلواپسم

کاش قول گرفته بودم از تو

برای کسی از ته دل نخندی

می‏ترسم مثل من عاشق خنده‏هایت شود

حال و روزش شود این…

تو که نمی‏مانی برایش آن وقت مثل من باید

آرام باشد … خوب باشد… قول داده باشد

بیچاره...!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







دو شنبه 15 / 4 / 1391برچسب:, |